عطر خوش آسمان هایت، جاری است در حوالی مدینه. بوی دلنواز توست که در گستره خاک پیچیده. در شریان های زمین، شوق تماشایت جریان دارد.
بهارانه آمدنت خاک را شاعر کرده است. گل و گیاه و درخت، شیوه زیبای آمدنت را به شکوفه نشسته اند.
جهان، جاده های انتظار را دیری است سرگردان است.
کوله بار عشق را به دوش می کشد دنیا به جست وجوی شما.
چشمانت را، جان های عاشق حس کرده اند.
پرندگان ربیع الثانی بر شانه های مدینه، آمدنت را ترانه خوان شده اند.
قدم بر چشم های زمین نهاده ای و جهان روشن شد. صفا آورده ای به ماتمکده دل دنیا! روشنایی آوردی به شب های بی ستاره اهالی!