با توجه به معانی بیعت، می­ توان گفت که در زمان حضور امام از مردم بیعت می­ گیرد و مردم و امام نسبت به همدیگر تعهد می­ دهند تا بر خلاف تعهد عمل نکنند. اما نکته مهم و قابل توجه این است که آیا بیعت در زمان حضور ثمره هم دارد و کار کرد آن چیست؟ به نظر می رسد که بیعت در زمان حضور ثمرات و کارکردهای مهم دارد که به مواردی اشاره می­ شود:

1ـ تأکید نصب
در حقیقت مهم­ترین ثمره بیعت همین است که مردم نصب امام از طرف خداوند را تأکید و تأیید می­کنند. شاید به ذهن بیاید که چه نیازی به تأیید از طرف مردم است؟ بلی درست است و نیازی به تأیید مردم نیست ولی از طرف دیگر ما در طول تاریخ شاهد این هستیم که وقتی مردم تأیید نکردند امام نتوانسته حکومت تشکیل دهد.

2ـ اعتراف و اظهار آمادگی
شهید مطهری در این مورد می ­گوید:«به نظر می­رسد بیعت در بعضی موارد صرفاً اعتراف و اظهار آمادگی است، قول وجدانی است. بیعتی که پیغمبر اکرم گرفت از این جهت بود ... تا شخص بیعت نکرده، فقط همان وظیفه کلی است که قابل تفسیر و تأویل است ولی با بیعت، شخص به طور مشخص اعتراف می­کند به طرف و مطلب از ابهام خارج می­ شود و بعد هسم وجدان خود را نیز گرو می­ گذارد و بعید نیست که شرعاً نیز الزامی فوق الزام اولی ایجاد کند.»[1]

3ـ ایجاد زمینه برای اعمال ولایت
بیعت زمینه را همواره می­کند تا امام به راحتی بتواند اعمال ولایت کند و اگر زمینه هموار نباشد، درست است که حضرت ولایت دارد ولی نمی­تواند اعمال ولایت کند. به همین خاطر می ­توان گفت که بیعت در عصر حضور بیعت تنها یک وظیفه دینی ـ سیاسی برای ایجاد زمینه و تحقق رعایت حضرت می­ باشد و تصور نشود که امام با بیعت به زعامت جامعه انتخاب می­ شود.پس می­ توان گفت که بیعت عامل تحقق ولایت برای کسانی که ولایت ندارند نمی­ باشد بلکه شرط تحقق ولایت، برای کسانی که ولایت شرعی آن­ها ثابت شده است آن است که بین امت با ولی امر بیعت صورت گیرد.

4ـ انگیزه­ای برای تشویق و پای بند به وظیفه
بیعت باعث می ­شود که امت احساس وظیفه کنند و یک نوع انگیزه و تشویقی برای عمل به وظیفه می­باشد مانند پیمانی که از کسی گرفته می­ شود برای کاری که به وی واجب بوده است و باید انجام می­داد ولی باز پیمان از وی می­ گیرند تا به وظیفه خود عمل کند.

5ـ عینیت بخشیدن و به فعلیت رساندن ولایت
کار ویژه بیعت در زمان حضور این است که ولایت حضرت را به فعلیت می­ رساند، همانطوریکه آیت الله معرفت در این مورد می­گوید: بیعت در صدر اسلام چنین کار ویژه داشته است به گونه ­ای که ولایت امام معصوم را عینیت بخشیده و آنرا به فعلیت رسانده است.[2]

6ـ تأکید بر وفاداری و فراهم ساختن امکانات و ایجاد توان و قدرت اجرایی
بیعت در زمان حضور، فقط برای وفاداری بوده تا تمام توان و اختیارات خود را در اختیار امام قرار بدهد. همانطوریکه در عهد پیامبر نیز چنین بوده است. «بیعت در آن عهد، برای تأکید بر وفاداری و فراهم ساختن امکانات بوده است و همان گونه که در امر رسالت دخالتی نداشته، در امر زعامت پیامبر نیز دخالتی نداشته است».[3]

بنابراین بیعت مردم در امر ولایت هیچ نقشی ندارد فقط برای وفاداری می ­باشد. «بیعتی را که پیامبر اکرم در روز غدیر خم از مسلمانان درباره مقام ولایت کبری مولا امیر المؤمنان(ع) گرفت بر همین منوال بود، پس از ان که به طور صریح، علی را برای خلافت و امامت پس از خود منصوب نمود از مردم پیمان وفاداری گرفت، تا امکانات خود را همان گونه که در اختیار پیامبر قرار داده ­اند در اختیار علی(ع) نیز قرار دهند و در تثبیت پایه­ های حکومتی وی بکوشند.[4]

در نهایت می­ توان گفت که در عهد حضور، بیعت نفیاً و اثباتاً در امامت نقشی ندارد و فقط برای ایجاد توان و قدرت اجرایی نقش دارد و بیعت کنندگان به حکم وظیفه باید تمامی امکانات خود را در اختیار امام زمان(ع) قرار دهند و تمامی توان خود را در راه اسلام هدیه کنند.در این مورد مکارم شیرازی می­گوید: «در مورد پیامبر و امامان معصوم که از سوی خدا نصب می­ شوند هیچ نیازی به بیعت نیست یعنی اطاعت پیامبر و امام معصوم(ع) واجب است، خواه بر کسانی که بیعت کرده باشند با کسانی که بیعت نکرده باشند و به تعبیر دیگر لازمه­ ی مقام نبوت و امامت وجوب اطاعت است. ولی پیامبر کرار از یاران خود، بیعت می­گرفت بدون شک این بیعت­ها یک نوع تأکید بر وفاداری بوده است و هم چنین بیعت با امامان نیز برای تأکید وفاداری می ­باشد.»[5]

دعای عهد به تعبیری مرامنامه شیعه ولایتمداریست که آرزومند دیدار دلدار خویش است.او هر پگاه دست بیعتی دوباره به سوی آن شاه شمشاد شمایل دراز کرده، تا پیمان عاشقی اش با شاه ولایت همواره استوارتر شود.

هشتمین سپهر سروری و سیادت، صادق آل محمد، درباره اش فرموده است:هر کس با این عهد ( دعای عهد ) چهل روز خدا را به زاری بخواند، از یاران قائم ما خواهد بود واگر پیش از ظهور آن حضرت از دار دنیا رخت بر بندد خدایش اورا از خانه قبر بیرون خواهد آورد.

مضامین و درونمایه دعای عهد محورهایی چندگانه دارد از آن جمله:

1. اقرار به شوکت و عظمت حق جل و علا


2. تجدید میثاق با ولی عصر (عج)

3. آرزوی در رکاب حضرت قرار گرفتن

4. رجعت و...

و پررنگترین فراز این دعا، همان تجدید میثاق با ماه بی قرینه آسمان هستی است؛ میثاقی ناگسستنی برای همیشه زمان.
           


پی نوشت ها:

[1]. مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج3، ص 111-110.

[2]. محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، قم، التمهید، چاپ اول، 1377، ص19.
[3]. محمد هادی معرفت، جامعه مدنی، قم مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ اول، 1378، ص190.
[4]. محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، پیشین، ص86.
[5]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، پیشین، صص 73-72، نوار الفقاهه، صص 478-477.